اختلال پرخوری عصبی یا بینج ایتینگ (Binge Eating Disorder) یکی از شایعترین اختلالات تغذیهای است که زندگی بسیاری از افراد را تحت تأثیر قرار داده است. افرادی که به این اختلال مبتلا هستند، به طور مکرر و غیرقابلکنترل مقدار زیادی غذا مصرف میکنند، بدون اینکه واقعاً احساس گرسنگی داشته باشند. این رفتار نه تنها به مشکلات جسمی مانند اضافه وزن و چاقی منجر میشود، بلکه اثرات روانی شدیدی مانند احساس گناه، شرم و کاهش اعتماد به نفس را نیز به همراه دارد.
در این مقاله از وبسایت سعیده سعیدی روان دمانگر و متخصص لاغری با مغز، به بررسی دقیقتر اختلال بینج ایتینگ، علل و علائم آن، و چگونگی ارتباط این اختلال با چاقی خواهیم پرداخت. همچنین روشهای درمانی و تکنیکهای ذهنآگاهی که میتوانند به مدیریت این مشکل کمک کنند، معرفی خواهند شد. اگر شما یا اطرافیانتان با چنین مشکلی مواجه هستید، خواندن این مطلب میتواند اولین گام برای تغییر باشد.
بینج ایتینگ چیست؟
بینج ایتینگ یا اختلال پرخوری عصبی یک اختلال تغذیهای است که با اپیزودهای مکرر پرخوری غیرقابلکنترل شناخته میشود. در این حالت، فرد در مدت زمان کوتاهی حجم زیادی از غذا را میخورد، حتی زمانی که احساس گرسنگی ندارد. این رفتار معمولاً با احساس عدم کنترل همراه است و پس از آن، فرد اغلب دچار احساس گناه، شرم یا افسردگی میشود. برخلاف پرخوری عصبی (بولیمیا)، در بینج ایتینگ معمولاً رفتارهایی مانند استفراغ عمدی یا ورزش افراطی برای جبران کالری مصرفشده وجود ندارد. این اختلال میتواند به مرور زمان باعث افزایش وزن و مشکلات جدی جسمی و روانی شود.
همچنین بخوانید: تاثیر رنگ ظروف بر روی پرخوری
تفاوت بینج ایتینگ با پرخوری معمولی
بینج ایتینگ با پرخوری معمولی تفاوتهای مهمی دارد که آن را به یک اختلال جدی تبدیل میکند. در پرخوری معمولی، فرد ممکن است گاهی اوقات در یک مهمانی یا تعطیلات مقدار زیادی غذا بخورد، اما این رفتار موقتی است و معمولاً با حس کنترل همراه است. در مقابل، بینج ایتینگ یک رفتار تکراری و غیرقابلکنترل است که فرد طی آن در مدت زمان کوتاهی حجم زیادی غذا مصرف میکند، حتی وقتی گرسنه نیست. برای مثال، فردی که دچار بینج ایتینگ است ممکن است در یک نشست، یک بسته بزرگ چیپس، چند بشقاب غذا و یک کیک کامل بخورد و همچنان احساس کند نمیتواند متوقف شود. این رفتار اغلب با احساس شرم و گناه شدید همراه است، در حالی که در پرخوری معمولی چنین احساساتی وجود ندارد یا گذراست. علاوه بر این، بینج ایتینگ اغلب به مشکلات جسمی و روانی جدی مانند چاقی و افسردگی منجر میشود.
علائم اختلال بینج ایتینگ
اختلال بینج ایتینگ با مجموعهای از علائم رفتاری، احساسی و جسمی مشخص میشود که در افراد مبتلا به این اختلال به طور مکرر دیده میشود. مهمترین علائم این اختلال عبارتاند از:
- مصرف بیشازحد غذا در مدت زمان کوتاه: فرد در مدت زمانی کمتر از دو ساعت، حجم زیادی از غذا مصرف میکند که معمولاً بیشتر از نیاز یک فرد عادی است.
- احساس ناتوانی در کنترل رفتار پرخوری: فرد احساس میکند قادر به متوقف کردن خود نیست، حتی اگر کاملاً سیر باشد.
- خوردن غذا در تنهایی: افراد مبتلا اغلب از ترس قضاوت دیگران، پرخوری را در خلوت انجام میدهند.
- احساسات منفی پس از پرخوری: بلافاصله پس از اتمام اپیزود پرخوری، فرد ممکن است احساس گناه، شرم یا افسردگی کند.
- خوردن سریعتر از حالت معمول: در اپیزودهای پرخوری، فرد با سرعت بسیار بالایی غذا میخورد، بدون اینکه به سیگنالهای سیری بدن توجه کند.
- عدم احساس گرسنگی: پرخوری حتی زمانی رخ میدهد که فرد احساس گرسنگی ندارد.
- ایجاد ناراحتی و پریشانی روانی: این رفتارها معمولاً باعث ایجاد استرس، اضطراب و کاهش اعتماد به نفس در فرد میشوند.
این علائم اگر به طور مداوم و حداقل یکبار در هفته طی سه ماه اتفاق بیفتد، میتواند نشاندهنده اختلال بینج ایتینگ باشد. تشخیص و درمان زودهنگام این اختلال میتواند به جلوگیری از مشکلات جسمی و روانی مرتبط کمک کند.
دلایل ایجاد اختلال بینج ایتینگ
اختلال بینج ایتینگ یک مشکل پیچیده است که میتواند از ترکیب عوامل روانی، بیولوژیکی و محیطی ناشی شود. این دلایل شامل موارد زیر هستند:
عوامل روانی:
- استرس و اضطراب: افراد ممکن است برای فرار از احساسات ناخوشایند یا کنترل استرس به پرخوری روی آورند.
- افسردگی: بینج ایتینگ در بسیاری از موارد با افسردگی همراه است و افراد برای تسکین موقت احساسات منفی به پرخوری میپردازند.
- تصویر منفی از بدن: نگرشهای منفی نسبت به وزن و ظاهر میتواند فرد را به چرخهای از رژیم گرفتن شدید و سپس پرخوری سوق دهد.
عوامل بیولوژیکی:
- عدم تعادل هورمونی: اختلال در هورمونهای مرتبط با گرسنگی و سیری، مانند لپتین و گرلین، میتواند باعث ایجاد اشتهای غیرطبیعی شود.
ژنتیک: برخی افراد به دلیل وراثت بیشتر در معرض این اختلال هستند، زیرا ساختار مغز یا شیمی آن ممکن است رفتارهای تکانشی را تحریک کند.
عوامل محیطی و اجتماعی:
- فشارهای اجتماعی: فشار برای لاغر شدن یا تناسب اندام، بهویژه در فرهنگهایی که لاغری ارزش بالایی دارد، میتواند به رفتارهای غذایی ناسالم منجر شود.
دسترسی آسان به غذاهای پرکالری: فراوانی غذاهای فرآوریشده و پرکالری میتواند رفتارهای پرخوری را تشدید کند.
الگوهای رفتاری ناسالم:
- چرخه رژیم غذایی و پرخوری: رژیمهای غذایی سخت و محدودکننده اغلب منجر به اپیزودهای پرخوری میشوند. برای مثال، فردی که مدتها از خوردن غذاهای موردعلاقه خود اجتناب کرده است، ممکن است در مواجهه با آنها کنترل خود را از دست بدهد.
درک این عوامل میتواند به تشخیص بهتر اختلال و یافتن راهحلهای مؤثر برای درمان کمک کند. با ترکیب مشاوره روانشناسی، تغییر سبک زندگی و تکنیکهای مدیریت استرس، میتوان به کاهش این رفتارها و بهبود کیفیت زندگی کمک کرد.
درمان و مدیریت بینج ایتینگ
درمان بینج ایتینگ نیازمند رویکردی جامع است که عوامل روانی، رفتاری و جسمی را هدف قرار دهد. یکی از مؤثرترین روشها، رواندرمانی شناختی-رفتاری (CBT) است که به فرد کمک میکند الگوهای فکری منفی و رفتارهای ناسالم مرتبط با پرخوری را شناسایی و اصلاح کند. تمرینهای ذهنآگاهی (Mindfulness) نیز میتوانند با تقویت آگاهی فرد از سیگنالهای بدن و کنترل احساسات، رفتارهای پرخوری را کاهش دهند. از سوی دیگر، در موارد شدیدتر ممکن است دارودرمانی تحت نظر پزشک برای تنظیم هورمونها یا کاهش اضطراب تجویز شود. تغییر سبک زندگی، از جمله داشتن یک رژیم غذایی متعادل و برنامهریزی وعدههای غذایی، به همراه فعالیت بدنی منظم، میتواند نقش مهمی در مدیریت این اختلال داشته باشد. همچنین، کمک گرفتن از متخصصان مانند روانشناسان، کوچهای تغذیه و گروههای حمایتی میتواند مسیر بهبود را تسریع کند و فرد را از چرخه پرخوری و احساس گناه خارج سازد.
نقش ذهنآگاهی و لاغری با مغز در درمان بینج ایتینگ
ذهنآگاهی یکی از ابزارهای قدرتمند برای مدیریت اختلال بینج ایتینگ است که به افراد کمک میکند رابطه سالمتری با غذا و احساسات خود برقرار کنند. با تمرین ذهنآگاهی، فرد میآموزد که بدون قضاوت به افکار، احساسات و سیگنالهای بدن خود توجه کند. برای مثال، در یک موقعیت پرخوری، فرد با استفاده از تکنیکهای ذهنآگاهی میتواند لحظهای مکث کند، احساسات خود را شناسایی کند (مانند استرس یا خستگی) و به جای واکنش سریع، رفتار مناسبی را انتخاب کند.
روش لاغری با مغز نیز بر تغییر عادات فکری و باورهای ناسالم مرتبط با غذا تمرکز دارد. این رویکرد به افراد کمک میکند تا ریشههای روانی پرخوری، مانند استفاده از غذا برای تسکین استرس یا احساس خلأ عاطفی، را شناسایی کرده و آنها را جایگزین رفتارهای مثبت کنند. برای مثال، فردی که در مواجهه با استرس به پرخوری پناه میبرد، با استفاده از تکنیکهای لاغری با مغز میتواند به جای خوردن بیرویه، از روشهایی مانند تنفس عمیق یا نوشتن احساسات در دفترچه استفاده کند. این ترکیب از آگاهی ذهنی و بازسازی ذهنی میتواند به کاهش رفتارهای پرخوری و ایجاد تغییرات پایدار کمک کند.
جمع بندی
اختلال بینج ایتینگ یکی از مشکلات شایع روانی و تغذیهای است که میتواند به چاقی و مشکلات جسمی و روانی جدی منجر شود. این اختلال با پرخوری غیرقابلکنترل و احساس گناه شدید همراه است و عوامل روانی، بیولوژیکی و محیطی میتوانند در ایجاد آن نقش داشته باشند. درمان این اختلال نیازمند رویکردی جامع شامل رواندرمانی، تکنیکهای ذهنآگاهی، تغییر سبک زندگی و گاهی دارودرمانی است. با بهرهگیری از روشهای مانند لاغری با مغز و مدیریت ذهنی، افراد میتوانند رابطه سالمتری با غذا برقرار کرده و از چرخه پرخوری و احساسات منفی خارج شوند. تشخیص و درمان به موقع این اختلال میتواند به بهبود کیفیت زندگی فرد و جلوگیری از عوارض جسمی و روانی آن کمک کند.