سعیده سعیدی

پس از دوران بلوغ کم کم سایزم بیشتر شد ، تحرکم بسیار زیاد بود، ورزشکار بودم ، خوابم کم بود ولی احساس میشد باید لاغرتر میبودم مثل دختران فامیل که بی تحرک بودند، اما باربی ! سوم دبیرستان دکتر غدد رفتم رژیم سوپ داد، لاغر شدم اما باز بازگشت، دکتر تغذیه در سال ۸۱ رفتم ،از ۵۲ به ۴۷ رسیدم اما استپ وزنی کردم و دیگه رزیم جواب نداد، فقط به این نتیجه رسیدم چون سیری خود را متوجه نمیشوم و همان روش بچگی که غذا را بکشم و همانقدر بیشتر نخورم، اما در مهمانی، سلف سرویس، عروسی، پیک نیک متوجه نمیشدم چقدر میخورم و چند روز بعدش سنگین بودم و چیزی نمیخوردم تا اون پرخوری را جبران کنم. روی عدد ۵۲ تقریبا وزنم ثابت بود تا سالها. ازدواج کردم ، برای رفع آلرژی ام که به صورت عطسه بود دارویی مصرف کردم که کورتن داشت، وزنم رسید به ۵۵ ، هرچه چیزی نمیخوردم وزنم بالاتر میرفت چهارتا دندانم با هم خراب شد و ریزش مو گرفتم ( رژیم خودسرانه ) . به طب سنتی ، طب اسلامی ، طب سوزنی ، داروی گیاهی، داروی شیمیایی ، دمنوش ها مراجعه کردم و وزنم کم نشد و با ۶۰ کیلو باردار شدم و در ۷۳ کیلو زایمان کردم ، چند کیلو کم میکردم ، مجدد اضافه میشد. مجدد رژیم های قدیم را شروع کردم اما میفهمیدم که مساله من عدم درک سیگنال سیری و گرسنگی بود و اکثر پزشکانی که مراجعه میکردم میگفتند : نخور لاغر میشی!
من نمیتوانستم نخورم، خوش غذا بودم ، عاشق همه غذاها و دسرها و نون خانه ای و باقلوا و…
من شاد میشدم میخوردم
عصبی میشدم میخوردم
برای بیماری فرزندم شب تا صبح بیدار بودم ، فرداش که خسته بودم میخوردم.
مدام سر یخچال و خوراکی ها بودم.
ته مانده غذای بچه را میخوردم.
غذای نصفه تو یخچال را میخوردم.
کسی پاسخی نمیداد.
تا اینکه با طرحواره هام آشنا شدم، روانکاوی خود را با متخصص شروع کردم، هیپنوتراپی یاد گرفتم و انجام دادم و عملکرد مغز را بررسی کردم ( نوروساینس ) و در نهایت توانستم روی خودم به تثبت وزنی خوبی برسم یعنی وزن کم شود و مجدد بالا نرود ، قبل از این شده بود از ۷۳ به ۶۳ برسم اما بعدش مجدد میشد ۶۷ باز ۶۵ بعد ۶۹ ، یویودایت ( کاهش و افزایش وزن ) داشتم.
تو هم میتوانی شروع کنی و سالم لاغر شوی ( بدون ریزش مو و مشکل دندان و چروک صورت و پوست بدن)
با آموزش های رایگان ، دوره ها ، مقالات و انجام تکنیک ها مغز عاشق غذای تو نیز میتواند آرام شود و تو در ابتدا وزن کم کنی و مجدد چاق نشوی و سپس سالم زندگی کنی .