پرخوری عصبی یکی از موضوعاتی است که بسیاری از افراد در لحظات پر استرس یا ناراحتی با آن مواجه می‌شوند. شاید برای شما هم پیش آمده باشد که بعد از یک روز سخت کاری یا زمانی که از چیزی ناراحت هستید، به سراغ یخچال رفته و چیزی بخورید، حتی اگر گرسنه نباشید. اما آیا این رفتار همان پرخوری عصبی است؟ آیا تنها عصبانیت باعث چنین واکنشی می‌شود؟ در این مقاله از وبسایت سعیده سعیدی رمان درمانگر و کارشناس لاغری با مغز قصد داریم به مفهوم پرخوری عصبی بپردازیم، دلایل آن را بررسی کنیم و راهکارهایی برای کنترل این عادت ارائه دهیم.

آیا پرخوری عصبی یعنی وقتی عصبی شدیم چیزی می‌خوریم؟

پرخوری عصبی چیست؟

پرخوری عصبی حالتی است که در آن فرد برای پاسخ به احساسات خود، مانند استرس، غم، خستگی یا حتی شادی، شروع به غذا خوردن می‌کند، حتی اگر گرسنه نباشد. این نوع پرخوری بیشتر از یک نیاز فیزیکی به غذا، یک واکنش روانی به احساسات است. برای مثال، تصور کنید فردی پس از یک روز پرتنش کاری به خانه بازمی‌گردد و بدون آنکه احساس گرسنگی واقعی داشته باشد، شروع به خوردن یک بسته چیپس یا شکلات می‌کند. این رفتار ممکن است به او احساس آرامش موقتی بدهد، اما در بلندمدت می‌تواند مشکلاتی مانند افزایش وزن یا احساس گناه به همراه داشته باشد. برخلاف گرسنگی فیزیکی که به تدریج ایجاد می‌شود و با خوردن هر نوع غذایی فروکش می‌کند، در پرخوری عصبی فرد معمولاً به غذاهای خاصی مانند فست‌فود، شیرینی یا خوراکی‌های پرکالری تمایل دارد. این رفتار اغلب نتیجه تلاش برای کنترل یا فرار از احساسات ناخوشایند است.

آیا پرخوری عصبی همیشه با عصبانیت همراه است؟

خیر، پرخوری عصبی لزوماً همیشه با عصبانیت همراه نیست. این رفتار می‌تواند به دلایل مختلف احساسی، مانند استرس، اضطراب، غم، تنهایی، خستگی یا حتی شادی و هیجان، رخ دهد. در واقع، هر احساسی که فرد را از حالت تعادل خارج کند و او را به دنبال راهی برای آرامش فوری بفرستد، می‌تواند محرک پرخوری عصبی باشد.

برای مثال:

  • استرس: فردی که زیر فشار کاری قرار دارد، ممکن است به خوردن شیرینی یا غذاهای چرب روی بیاورد تا به طور موقت احساس آرامش کند.
  • غم یا تنهایی: فردی که دچار غم یا انزوای عاطفی است، ممکن است با خوردن غذاهای خوشمزه به دنبال پر کردن این خلأ باشد.
  • شادی یا جشن: حتی لحظات خوشایند مانند جشن‌ها می‌توانند باعث پرخوری شوند، زیرا افراد گاهی از غذا به عنوان بخشی از تجربه شادی استفاده می‌کنند.

بنابراین، پرخوری عصبی تنها به عصبانیت محدود نمی‌شود، بلکه طیف گسترده‌ای از احساسات می‌توانند در ایجاد آن نقش داشته باشند. دلیل اصلی، استفاده از غذا به‌عنوان ابزاری برای مدیریت احساسات است، خواه این احساسات منفی باشند یا مثبت.

چرا در شرایط استرس غذا می‌خوریم؟ 

در شرایط استرس، بدن ما وارد حالت "جنگ یا گریز" می‌شود که در آن هورمون‌هایی مانند کورتیزول افزایش می‌یابند. کورتیزول علاوه بر افزایش انرژی برای مقابله با استرس، اشتها را نیز تحریک می‌کند و تمایل به غذاهای پرکالری و شیرین را افزایش می‌دهد. این نوع غذاها به طور موقت باعث ترشح هورمون‌های شادی‌آور مانند سروتونین در مغز می‌شوند و حس آرامش و تسکین ایجاد می‌کنند. به همین دلیل، بسیاری از افراد در لحظات پراسترس به خوردن غذا روی می‌آورند، حتی اگر گرسنه نباشند.

برای مثال، تصور کنید دانشجویی که شب قبل از امتحان دچار استرس شدید شده است. او به جای تمرکز روی مطالعه، یک بسته بزرگ چیپس یا شکلات را تمام می‌کند، زیرا این کار به او احساسی کوتاه‌مدت از آرامش می‌دهد. این رفتار در واقع تلاشی برای مدیریت یا سرکوب احساسات ناشی از استرس است، اما اغلب پس از آن، حس سنگینی یا حتی پشیمانی به سراغ فرد می‌آید.

علائم و نشانه‌های پرخوری احساسی

علائم و نشانه‌های پرخوری احساسی معمولاً با گرسنگی فیزیکی متفاوت است و شامل رفتارها و الگوهای زیر می‌شود:

تمایل به غذاهای خاص: در پرخوری احساسی، فرد اغلب به غذاهای پرکالری، چرب، شیرین یا فست‌فود تمایل پیدا می‌کند، نه غذاهای سالم مانند میوه یا سبزیجات.
مثال: خوردن یک جعبه شکلات یا پیتزا در واکنش به یک روز پرتنش کاری.

خوردن بدون گرسنگی: فرد حتی زمانی که معده‌اش پر است یا نیازی به غذا ندارد، غذا می‌خورد.
مثال: شروع به خوردن تنقلات هنگام تماشای تلویزیون برای فرار از احساس خستگی یا تنهایی.

خوردن ناگهانی و بی‌برنامه: این نوع پرخوری به صورت ناگهانی و بدون فکر انجام می‌شود و معمولاً شامل پرخوری سریع است.
مثال: باز کردن بسته چیپس و تمام کردن آن در چند دقیقه، بدون اینکه متوجه گذر زمان شوید.

احساس گناه یا پشیمانی بعد از خوردن: بسیاری از افراد پس از پرخوری احساسی دچار احساس گناه، شرم یا پشیمانی می‌شوند.
مثال: گفتن جمله "چرا این همه خوردم؟ من باید کنترل بیشتری داشته باشم!" پس از پرخوری.

غذا خوردن برای فرار از احساسات: پرخوری احساسی معمولاً به جای گرسنگی، واکنشی به احساساتی مانند استرس، اضطراب، عصبانیت یا حتی خوشحالی است.
مثال: رفتن به سراغ یخچال پس از یک دعوا یا یک روز کاری سخت.

احساس عدم کنترل: فرد ممکن است هنگام پرخوری احساس کند هیچ کنترلی بر روی مقدار یا نوع غذایی که می‌خورد، ندارد.
مثال: ناتوانی در متوقف کردن خود پس از شروع خوردن.

تشخیص این نشانه‌ها به افراد کمک می‌کند تا پرخوری احساسی را از گرسنگی واقعی جدا کنند و به دنبال راهکارهایی برای مدیریت آن باشند.

راهکارهایی برای کنترل و مدیریت پرخوری عصبی

راهکارهایی برای کنترل و مدیریت پرخوری عصبی شامل ترکیبی از تغییر عادات، مدیریت استرس، و ایجاد آگاهی نسبت به رفتار غذایی است. در ادامه چند راهکار عملی آورده شده است:

1. شناخت احساسات و محرک ها

تشخیص دهید که چه احساساتی باعث پرخوری شما می‌شوند. آیا استرس است، تنهایی یا عصبانیت؟ نوشتن یک دفترچه یادداشت می‌تواند کمک کند تا الگوهای رفتاری خود را بهتر بشناسید.
مثال: اگر متوجه شدید بعد از یک روز سخت کاری تمایل به شیرینی دارید، به جای خوردن شیرینی، یک روش آرامش‌بخش دیگر را امتحان کنید.

2. یادگیری روش‌های مدیریت استرس

استرس یکی از عوامل اصلی پرخوری عصبی است. تمرین تکنیک‌های آرامش مانند مدیتیشن، یوگا، یا تنفس عمیق می‌تواند به کاهش استرس کمک کند.
مثال: به جای باز کردن بسته چیپس، چند دقیقه تنفس عمیق انجام دهید تا آرام شوید.

3. ایجاد عادات غذایی منظم

یک برنامه غذایی منظم و متعادل باعث می‌شود که گرسنگی واقعی از پرخوری احساسی متمایز شود. سعی کنید سه وعده غذایی اصلی و دو میان‌وعده سالم داشته باشید.
مثال: اگر می‌دانید ساعت 4 بعدازظهر معمولاً احساس ضعف می‌کنید، از قبل یک میان‌وعده سالم مثل میوه یا مغزها آماده کنید.

4. حواس‌پرتی از غذا خوردن احساسی

زمانی که احساس نیاز به غذا خوردن دارید، فعالیت‌های دیگری انجام دهید که ذهنتان را مشغول کند، مانند قدم زدن، صحبت با یک دوست، یا گوش دادن به موسیقی.
مثال: وقتی عصبی هستید، به جای خوردن، پیاده‌روی کوتاهی کنید یا یک لیوان چای بنوشید.

5. انتخاب جایگزین‌های سالم

اگر نمی‌توانید خوردن را متوقف کنید، حداقل گزینه‌های سالم‌تری انتخاب کنید. میوه‌ها، سبزیجات، یا یک مشت آجیل می‌توانند جایگزین‌های خوبی باشند.
مثال: به جای خوردن شکلات، یک موز یا یک تکه سیب بخورید.

6. تمرین غذا خوردن آگاهانه (Mindful Eating)

هنگام غذا خوردن به طور کامل بر روی آن تمرکز کنید. با سرعت کم غذا بخورید و به سیگنال‌های سیری بدن گوش دهید.
مثال: اگر یک بسته بیسکویت می‌خورید، به مزه و بافت آن توجه کنید و سعی کنید هر لقمه را آهسته بخورید.

7. درمان و مشاوره روان‌شناختی

اگر پرخوری عصبی مکرر و شدید است، مشورت با یک روان‌شناس یا متخصص تغذیه می‌تواند کمک‌کننده باشد. درمان شناختی-رفتاری (CBT) برای تغییر الگوهای فکری و رفتاری بسیار مؤثر است.
مثال: یک مشاور می‌تواند به شما کمک کند که ریشه‌های احساسی پرخوری را شناسایی و مدیریت کنید.

8. خواب کافی و فعالیت بدنی

کمبود خواب و عدم تحرک می‌تواند باعث افزایش استرس و تمایل به پرخوری شود. روزانه حداقل 7-8 ساعت خواب و مقداری ورزش سبک داشته باشید.
مثال: 30 دقیقه پیاده‌روی روزانه می‌تواند استرس را کاهش داده و انرژی مثبت ایجاد کند.

با اجرای این راهکارها به تدریج می‌توانید رفتارهای غذایی خود را بهتر مدیریت کنید و پرخوری احساسی را کاهش دهید.

دوره پیشنهادی

درمان پرخوری عصبی و افکارمنفی با تصمیم گیری

تأثیر تغییر سبک زندگی بر کاهش پرخوری عصبی

تغییر سبک زندگی می‌تواند نقش بسیار مؤثری در کاهش پرخوری عصبی داشته باشد، زیرا این رفتار اغلب ناشی از عادات نادرست و فشارهای روانی است. با ایجاد تعادل در جنبه‌های مختلف زندگی، از جمله خواب کافی، ورزش منظم، تغذیه سالم و مدیریت استرس، می‌توان این چرخه را شکست. برای مثال، ورزش روزانه مانند پیاده‌روی یا یوگا نه‌تنها استرس را کاهش می‌دهد، بلکه باعث ترشح هورمون‌های شادی‌آور در بدن می‌شود و نیاز به غذا خوردن احساسی را کاهش می‌دهد. همچنین، داشتن برنامه غذایی منظم و متعادل باعث می‌شود که بدن انرژی مورد نیازش را به موقع دریافت کند و میل به خوردن غذاهای ناسالم کمتر شود. خواب کافی نیز اهمیت زیادی دارد، زیرا کم‌خوابی می‌تواند اشتها را افزایش داده و میل به غذاهای پرکالری را تقویت کند. به طور کلی، یک سبک زندگی سالم و متعادل، ذهن و بدن را در وضعیت بهتری قرار می‌دهد و نیاز به استفاده از غذا برای آرامش یا سرکوب احساسات کاهش پیدا می‌کند.

سخن پایانی 

در نهایت، پرخوری عصبی یک چالش است که با آگاهی و تغییرات مثبت در سبک زندگی قابل مدیریت است. پرخوری عصبی بیشتر از آنکه یک مشکل جسمی باشد، نتیجه‌ای از ناهماهنگی‌های احساسی است. زمانی که احساسات خود را نمی‌توانیم به درستی مدیریت کنیم، غذا خوردن به یک واکنش طبیعی برای آرامش و تسکین تبدیل می‌شود. برای غلبه بر این رفتار، اولین قدم این است که به خود آگاهی پیدا کنیم و بفهمیم چه احساساتی ما را به سمت پرخوری هدایت می‌کنند. سپس با ایجاد عادات سالم، مانند تغییر در برنامه‌های غذایی، ورزش منظم، و تکنیک‌های مدیریت استرس، می‌توانیم این چرخه را شکسته و ارتباطی سالم‌تر با بدن خود برقرار کنیم. یاد بگیرید که به جای استفاده از غذا برای تسکین احساسات، روش‌های دیگری برای آرامش پیدا کنید و در این مسیر با خود مهربان باشید.

دیدگاهتان را بنویسید