اختلال خوردن، یکی از مسائل پیچیده و متعدد در حوزه سلامت روانی و روان‌شناسی است که تأثیرات گسترده‌ای بر زندگی فرد دارد. از اختلالات خوردن می‌توان به اختلال انگیزه خوردن، اختلال اضطرابی از نوع خوردن، اختلال اضطرابی از نوع بلع، اختلال روانی از نوع مصرف غذا و اختلال روانی از نوع پرخوری اشاره کرد.

هر یک از این اختلالات، با الگوهای خاص خوردن و رفتارهای ناسازگار با سلامت روانی فرد همراه است و می‌تواند به مشکلات جدی در زندگی روزمره، سلامت جسمی و روانی، و روابط اجتماعی منجر شود. از این رو، تحقیقات و مطالعات در زمینه شناسایی عوامل موثر در ایجاد و توسعه این اختلالات اهمیت زیادی دارد.

یکی از موضوعات مورد توجه در این زمینه، ارتباط اختلالات خوردن با رژیم غذایی است. آیا رژیم غذایی می‌تواند به تشدید یا کاهش اختلالات خوردن کمک کند؟ آیا نحوه تغذیه می‌تواند تأثیر مثبت یا منفی بر این اختلالات داشته باشد؟ در این مقاله از وبلاگ سعیده سعیدی، به بررسی این مسئله و ارتباط احتمالی بین رژیم غذایی و اختلالات خوردن می‌پردازیم.

اختلال خوردن

اختلال خوردن چیست؟

اختلال خوردن یک مسأله پیچیده در حوزه سلامت روانی و روان‌شناسی است که تأثیرات گسترده‌ای بر زندگی فرد دارد. این اختلالات عبارت‌اند از الگوهای ناصحیح و ناسازگار با سلامت روانی و جسمی که فرد در مورد خوردن دارد. این مسئله می‌تواند در مصرف غذا، نوع مواد مصرفی، میزان مصرف یا رفتارهای مرتبط با خوردن بروز کند.

اختلال خوردن شامل انواع مختلفی از مشکلات است که در مورد خوردن و تغذیه ایجاد می‌شود. به عنوان مثال، ممکن است فرد مشکلاتی مانند بی‌اشتهایی شدید (انگیزه خوردن کم)، بی‌قراری برای مصرف غذا (انگیزه خوردن زیاد)، مصرف بیش از حد غذا (پرخوری) یا مشکلاتی با بلع یا هضم غذا داشته باشد.

این اختلالات می‌توانند عواقب جدی برای سلامت فرد داشته باشند، از جمله افزایش خطر بروز بیماری‌های جسمی مانند فشار خون بالا، دیابت، اختلالات گوارشی، و همچنین مشکلات روانی مانند افسردگی، اضطراب، و اختلالات اعتیادی.

به طور کلی، اختلال خوردن ممکن است از اعماق مشکلات روانی یا فیزیولوژیکی فرد نشأت بگیرد و می‌تواند به طور معکوس نیز این مشکلات را تشدید کند. بنابراین، شناخت و درمان اختلالات خوردن از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است تا فرد بتواند سلامتی روانی و جسمی خود را حفظ کند.

اختلال خوردن چه تأثیری بر زندگی افراد دارد؟

تأثیر بلندمدت این بیماری فرد را در معرض تهدید و خطر در حوزه سلامت جسم و روح قرار می‌دهد. افرادی که به این اختلال دچار شده‌اند، پس از گذشت مدت زمانی کوتاه در بخش‌های مختلف زندگی شخصی و اجتماعی خود با مشکلات متعددی مواجه می‌شوند. بسیاری از مشکلات رفتاری، افسردگی ، اضطراب، خودکشی، بیماری‌های جسمی و… نتیجه طولانی مدت بروز اختلال خوردن در شخص هستند. یکی از رایج‌ترین معضلات ابتلا به این بیماری روحی، میزان بالای اقدام به خودکشی است.

انواع اختلالات خوردن

بی اشتهایی عصبی (Anorexia Nervosa):

این اختلال معمولاً با ترس از اضافه وزن، تصویر بدنی منفی و تلاش برای کاهش وزن به حدی که فرد نیازهای غذایی خود را کاهش می‌دهد، شناخته می‌شود. افراد مبتلا به این اختلال ممکن است از خوردن خودداری کنند و وزن‌شان به حدی کاهش یابد که به سلامتی‌شان آسیب وارد شود.

اختلال اضطرابی از نوع خوردن (Bulimia Nervosa):

در این اختلال، افراد عمداً بیش از حد مصرف غذا می‌کنند (بولیمیا) و سپس به صورت خودآگاه تلاش می‌کنند تا از آن را خارج شوند، معمولاً با استفراغ، مصرف لاکتولیتیک‌ها یا تمرینات ورزشی شدید.

اختلال اضطرابی از نوع بلع (Rumination Disorder):

در این اختلال، افراد به صورت مکرر و متعمد غذا را می‌بلعند و سپس آن را تخلیه می‌کنند، به طوری که این رفتار ممکن است به صورت خودکار و بدون کنترل اتفاق بیافتد.

اختلال روانی از نوع مصرف غذا (Avoidant/Restrictive Food Intake Disorder - ARFID):

در این اختلال، افراد به طور مداوم از مصرف غذاهایی که به نظر آنها خطرناک یا ترسناک می‌آیند، خودداری می‌کنند. این اختلال می‌تواند به تنوع کمتر غذاها، کمبود مواد مغذی و به مواقع فرصت‌های اجتنابی وزن منجر شود.

اختلال روانی از نوع پرخوری (Binge Eating Disorder - BED):

افراد مبتلا به این اختلال به صورت متکرر و در مدت زمان معین مقادیر بزرگی از غذا می‌خورند بدون اینکه حس گرسنگی داشته باشند یا حتی تا حالت اشباع نرسند.

عوامل مؤثر بر ایجاد اختلال خوردن

یکی از فاکتورهای مهم در بروز انواع اختلال خوردن، سن است. در این مطلب ذکر کردیم که ابتلا به این عارضه محدودیت سنی ندارد. با این حال بیشترین آمار سنی دریافتی از بررسی بیماران، دوران نوجوانی اعلام شده است.

از دیگر عوامل مؤثر در این زمینه باید به سابقه خانوادگی اشاره کنیم. اگر یکی از اعضای خانواده یا نزدیکان شخص به این بیماری دچار شده باشد، احتمال ابتلای او نیز افزایش پیدا خواهد کرد. همچنین افرادی که در هر شرایطی خود را موظف به رژیم گرفتن می‌کنند نیز در معرض ابتلا به انواع اختلال خوردن هستند.

رژیم غذایی چگونه میتواند عامل اختلال خوردن باشد؟

رژیم غذایی می‌تواند به عنوان یکی از عوامل موثر در ایجاد یا تشدید اختلالات خوردن عمل کند به دلایل زیر:

افزایش فشار بر رژیم غذایی:

رژیم‌های غذایی شدید، به ویژه رژیم‌های کاهنده وزن، می‌توانند باعث ایجاد فشارهای ناشی از تغییرات شدید در رفتار و الگوهای خوردن شوند. افراد ممکن است به دنبال رسیدن به استانداردهای زیبایی و وزنی ایده‌آل، به طور ناقص یا افراطی رژیم غذایی را اجرا کنند که منجر به اختلالات خوردن شود.

اثرات روانی رژیم غذایی:

برخی رژیم‌های غذایی ممکن است تغییرات در روانیته و احساسات فرد ایجاد کنند، از جمله افزایش استرس، اضطراب، یا افسردگی. این تغییرات روانی می‌توانند الگوهای ناسازگار با خوردن را تحت تأثیر قرار داده و اختلالات خوردن را تشدید کنند.

بی‌توجهی به تغذیه سالم:

رژیم‌های غذایی کمبود مواد غذایی مهمی مانند ویتامین‌ها، مواد معدنی، پروتئین‌ها، و یا کربوهیدرات‌های اساسی را ممکن است داشته باشند که این مواد غذایی اساسی برای سلامتی جسم و روانی ضروری هستند. این کمبودها می‌توانند به افزایش اضطراب در مورد غذا، نگرانی در مورد وزن، و رفتارهای ناسازگار با سلامت خوردن منجر شود.

تشویق به الگوهای خوردن ناسازگار:

برخی رژیم‌های غذایی ممکن است به طور مستقیم یا غیرمستقیم الگوهای خوردن ناسازگار را ترویج کنند، مانند استفراغ بعد از مصرف غذا (در اختلال اضطرابی از نوع خوردن) یا مصرف بیش از حد غذا در مدت زمان کم (در اختلال روانی از نوع پرخوری).

به طور کلی، رژیم غذایی می‌تواند به عنوان یک عامل موثر در ایجاد و تشدید اختلالات خوردن عمل کند اما این نکته نباید نادیده گرفته شود که عوامل دیگر نیز در پس مشکلات اختلالات خوردن وجود دارند و به عنوان یک روند چند عاملی باید مورد بررسی قرار گیرند.

دوره پیشنهادی

دوره رایگان چرا باید لاغر شوم؟

روش‌های درمان اختلال خوردن

 
روش‌های درمان اختلالات خوردن شامل مجموعه‌ای از رویکردهای مختلف است که هر کدام به نحوی بهبود الگوهای خوردن ناسازگار و ایجاد رابطه سالم‌تری با غذا و بدن را هدف قرار می‌دهند. یکی از اصلی‌ترین روش‌ها، مشاوره روان‌شناختی است که به وسیله مداخله‌های شناختی-رفتاری و توجه به پذیرش و تعهد، فرد را در درک عمیق‌تری از روندهای خود و ایجاد تغییرات مثبت در رفتارهای ناسازگار با سلامت خوردن یاری می‌دهد. همچنین، مشاوره تغذیه توسط تغذیه‌شناسان متخصص نیز از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است؛ زیرا این متخصصان با بررسی نیازهای تغذیه‌ای و ارائه راهکارهایی برای برقراری الگوهای سالم‌تری در مصرف غذا، به فرد کمک می‌کنند. پشتیبانی از اعضای خانواده نیز نقش مهمی در فرآیند درمان اختلالات خوردن دارد؛ زیرا اعضای خانواده می‌توانند با آموزش در مورد اختلالات خوردن، مدیریت استرس و ارائه حمایت به فرد، به وی کمک کنند تا در مسیر بهبودی قرار بگیرد. در برخی موارد، استفاده از داروها مانند آنتی‌دپرسانت‌ها و مهارکننده‌های اضطراب نیز توسط پزشکان تجویز می‌شود، اما این داروها باید به همراه روش‌های دیگر مثل مشاوره روان‌شناختی یا مشاوره تغذیه استفاده شوند تا به بهبودی کامل فرد کمک کنند. در کل، درمان اختلالات خوردن بهتر است به صورت یک رویکرد چند رشته‌ای انجام شود تا بهترین نتایج در بهبود الگوهای خوردن و روابط سالمتر با غذا و بدن به دست آید.

دیدگاهتان را بنویسید