جنگ‌ها فقط خیابان‌ها و ساختمان‌ها را ویران نمی‌کنند؛ آن‌ها روان انسان‌ها را نیز در هم می‌شکنند. تأثیر جنگ بر سلامت روان اغلب کمتر از آسیب‌های فیزیکی دیده می‌شود، اما بسیار عمیق‌تر و ماندگارتر است. ترس، اضطراب، بی‌قراری و احساس ناامنی، تنها بخشی از اثرات روانی جنگ هستند که زندگی کودکان، نوجوانان و بزرگسالان را تحت تأثیر قرار می‌دهند. حتی افرادی که مستقیماً در جنگ حضور ندارند، از طریق اخبار، تصاویر و فضای پرتنش، دچار آسیب‌های روانی پنهانی می‌شوند.

در این مقاله از وبسایت سعیده سعیدی، نگاهی دقیق و علمی به پیامدهای روانی جنگ می‌اندازیم و بررسی می‌کنیم که چگونه می‌توان با این زخم‌های نادیدنی مقابله کرد؛ زخم‌هایی که اگر نادیده گرفته شوند، نسل‌ها را درگیر می‌کنند.

تأثیر جنگ بر سلامت روان

واکنش روان انسان به جنگ چیست؟

زمانی که انسان با خطر، خشونت یا بی‌ثباتی مواجه می‌شود، مغز به‌طور طبیعی وارد حالت هشدار می‌شود. در شرایط جنگی، این حالت نه‌تنها کوتاه‌مدت نیست، بلکه ممکن است برای مدت طولانی ادامه یابد. سیستم عصبی بدن مدام در حالت آماده‌باش قرار می‌گیرد، که این مسئله منجر به افزایش هورمون‌های استرس مانند کورتیزول می‌شود. نتیجه؟ فرد دائماً دچار بی‌قراری، ترس و احساس ناامنی خواهد بود.

در بسیاری از موارد، این واکنش‌ها به شکل اختلالات روانی مانند اضطراب مزمن، افسردگی یا اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) بروز می‌کنند. حتی افرادی که مستقیماً در معرض جنگ نبوده‌اند – مثلاً پناهجویان، شاهدان اخبار جنگ یا کسانی که عزیزانشان درگیر جنگ هستند – نیز ممکن است چنین علائمی را تجربه کنند.

تکرار مداوم صحنه‌های جنگ، شنیدن اخبار تلخ و زندگی در فضای ناامن می‌تواند سلامت روان هر انسانی را تهدید کند. آگاهی از این واکنش‌ها، اولین گام در مراقبت از ذهن و روان در شرایط بحرانی است.

شایع‌ترین اختلالات روانی در دوران جنگ

جنگ و شرایط بحرانی حاصل از آن می‌توانند روان انسان را تحت فشارهای شدیدی قرار دهند. این فشارها گاهی آن‌قدر شدید هستند که به بروز اختلالات روانی مختلف منجر می‌شوند. شناخت این اختلالات می‌تواند به ما کمک کند تا بهتر با آن‌ها مقابله کنیم یا در صورت لزوم، از روان‌درمانگران کمک بگیریم.

۱. اختلال استرس پس از سانحه (PTSD)

یکی از شایع‌ترین پیامدهای روانی جنگ، اختلال استرس پس از سانحه است. افرادی که این اختلال را تجربه می‌کنند، معمولاً با خاطرات دردناک و ناگهانی، کابوس‌های شبانه و احساس بی‌ثباتی روانی روبه‌رو می‌شوند. این اختلال می‌تواند سال‌ها پس از پایان جنگ نیز ادامه یابد.

۲. اضطراب و حملات پانیک

قرار گرفتن مداوم در معرض خطر، باعث افزایش سطح اضطراب در افراد می‌شود. بعضی افراد دچار حملات اضطرابی ناگهانی (پانیک اتک) می‌شوند که با تپش قلب شدید، تنگی نفس، تعریق و احساس مرگ قریب‌الوقوع همراه است.

۳. افسردگی

جنگ می‌تواند حس امید را در بسیاری از افراد از بین ببرد. فقدان عزیزان، بی‌خانمانی یا ناامیدی نسبت به آینده، همگی زمینه‌ساز افسردگی شدید هستند. فرد ممکن است دچار بی‌انگیزگی، خستگی مزمن و کاهش علاقه به زندگی شود.

۴. اختلالات خواب

مشکلاتی مانند بی‌خوابی، کابوس‌های مکرر یا خواب‌های ناآرام، از دیگر مشکلات رایج در شرایط جنگی هستند. خواب ناآرام، خود منجر به بدتر شدن سایر علائم روانی می‌شود.

۵. اختلالات روان‌تنی (Psychosomatic)

در برخی موارد، فشار روانی به شکل علائم جسمی بروز می‌کند؛ مثلاً دردهای بی‌دلیل در ناحیه معده، سردردهای مکرر یا تپش قلب که هیچ دلیل پزشکی مشخصی ندارند، اما منشأ آن‌ها روانی است.

این اختلالات تنها نمونه‌هایی از آسیب‌های روحی ناشی از جنگ هستند و تشخیص آن‌ها گاهی بدون کمک متخصص ممکن نیست. دریافت کمک حرفه‌ای، مهم‌ترین گام برای بازیابی آرامش روان است.

چگونه از سلامت روان خود در دوران جنگ محافظت کنیم؟

در دوران جنگ، مراقبت از سلامت روان به اندازه تأمین نیازهای جسمی و امنیتی اهمیت دارد. اگرچه شرایط بیرونی از کنترل ما خارج است، اما می‌توانیم با برخی روش‌های ساده و علمی از ذهن خود محافظت کنیم و سطح تاب‌آوری روانی‌مان را افزایش دهیم.

۱. محدود کردن مصرف اخبار جنگی

تماشای مداوم تصاویر خشونت‌بار و شنیدن اخبار منفی، می‌تواند اضطراب را تشدید کند. برای محافظت از ذهن، لازم است مصرف اخبار را مدیریت کنیم و فقط در زمان‌های مشخص و از منابع معتبر پیگیری کنیم.

۲. حفظ ارتباط با عزیزان

در بحران‌ها، روابط انسانی نقش درمانی دارند. صحبت کردن با خانواده، دوستان یا حتی افراد هم‌دل در شبکه‌های اجتماعی، حس تنهایی را کاهش می‌دهد و به تخلیه هیجانی کمک می‌کند.

۳. داشتن روتین روزانه

حتی در شرایط جنگی، داشتن یک برنامه ساده مثل زمان خواب منظم، وعده‌های غذایی و فعالیت‌های سبک می‌تواند به ذهن ما احساس کنترل و نظم بدهد و اضطراب را کاهش دهد.

۴. تمرین تکنیک‌های آرام‌سازی ذهن

روش‌هایی مانند تنفس عمیق، مدیتیشن، نوشتن احساسات در دفترچه، یا گوش دادن به موسیقی آرام می‌توانند کمک بزرگی به آرام‌سازی سیستم عصبی باشند. این تکنیک‌ها ذهن را از وضعیت هشدار خارج می‌کنند.

۵. مراجعه به روانشناس یا مشاور آنلاین

اگر احساس کردی فشار روانی غیرقابل تحمل شده، یا علائم افسردگی و اضطراب شدید در تو یا اطرافیانت وجود دارد، درخواست کمک تخصصی کاملاً ضروری است. این روزها مشاوره‌های آنلاین روان‌شناسی در دسترس هستند و می‌توانند بسیار کمک‌کننده باشند.

به یاد داشته باش: حفظ سلامت روان یک نقطه ضعف نیست؛ نشانه‌ای از آگاهی و مسئولیت‌پذیری نسبت به خود و عزیزانت است.

نقشه ذهنی برای عبور از بحران

در شرایط بحرانی مثل جنگ، ذهن ما به‌شدت مستعد درگیر شدن با افکار منفی، نگرانی‌های آینده و احساس بی‌قدرتی است. در چنین زمانی، یکی از بهترین کارها، ایجاد یک "نقشه ذهنی برای عبور از بحران" است. این نقشه می‌تواند شامل اهداف کوچک روزانه، فعالیت‌هایی که به ما آرامش می‌دهند (مثل نقاشی، نوشتن، شنیدن موسیقی یا حتی دعا کردن)، و لیستی از کارهایی باشد که هنوز می‌توانیم کنترل کنیم. هدف از این نقشه ذهنی، بازگرداندن حس اختیار به فرد و کمک به مغز برای خروج از حالت اضطراری مداوم است. وقتی ذهن بداند که حتی در دل بحران، راه‌هایی برای عمل، تصمیم‌گیری و مراقبت از خود وجود دارد، تاب‌آوری روانی افزایش پیدا می‌کند و فرد احساس می‌کند قربانی مطلق شرایط نیست.

نقش جامعه و رسانه در حمایت روانی از مردم در زمان جنگ

یکی از جنبه‌های کمتر دیده‌شده در زمان جنگ، نقش حمایت اجتماعی و جمعی در کاهش فشار روانی است. انسان موجودی اجتماعی‌ست و حضور در یک اجتماع همدل، حتی اگر مجازی باشد، می‌تواند از شدت آسیب‌های روانی بکاهد. در چنین زمان‌هایی، رفتار اطرافیان، پیام‌هایی که در شبکه‌های اجتماعی منتشر می‌شود و حتی لحن رسانه‌ها می‌تواند به‌طور مستقیم بر سلامت روان تأثیر بگذارد. وقتی جامعه به‌جای ترساندن، به‌دنبال آگاهی‌بخشی، حمایت روانی و ایجاد حس امید باشد، افراد کمتر در دام اضطراب و ناامیدی فرو می‌روند. برعکس، گسترش شایعات، بزرگ‌نمایی اخبار وحشتناک یا بی‌تفاوتی نسبت به رنج دیگران، فضا را مسموم می‌کند و اثرات منفی جنگ را چند برابر می‌سازد. در چنین شرایطی، هر فرد می‌تواند با انتخاب کلمات، رفتار و واکنش‌هایش، نقشی کوچک اما تأثیرگذار در حفاظت از سلامت روان جمعی ایفا کند.

جمع‌بندی و سخن نهایی

جنگ‌ها علاوه بر تخریب زیرساخت‌های فیزیکی، آسیب‌های عمیقی بر سلامت روان افراد وارد می‌کنند؛ زخم‌هایی که اغلب دیده نمی‌شوند اما در زندگی روزمره و آینده‌ی انسان‌ها اثرات پایدار می‌گذارند. آگاهی از تأثیر جنگ بر سلامت روان و شناخت علائم اختلالات روانی مرتبط با آن، اولین قدم برای محافظت از خود و اطرافیان است. در شرایط بحرانی، مراقبت از ذهن و روان به همان اندازه اهمیت دارد که تأمین نیازهای جسمی و امنیتی. با مدیریت مصرف اخبار، حفظ ارتباطات انسانی، داشتن روتین روزانه، تمرین تکنیک‌های آرام‌سازی و در صورت نیاز، مراجعه به مشاوران متخصص، می‌توان تاب‌آوری روانی را افزایش داد و از عواقب وخیم‌تر جلوگیری کرد. همچنین، نقش جامعه و رسانه‌ها در ایجاد فضای حمایتی و امیدبخش، در حفظ سلامت روان جمعی بسیار مهم است. هر کدام از ما با رفتار و کلام خود می‌توانیم به کاهش فشارهای روانی در این شرایط دشوار کمک کنیم و قدمی برای ساختن فردایی بهتر برداریم. 

سعیده سعیدی ؛ روان درمانگر کارشناس ارشد روانشناسی:

۱۲ روز گذشته برای همه‌مون سخت بود.
صداها، تصاویر، بی‌خوابی‌ها، ترس از دست دادن، و اون حس همیشگیِ “ناامنی”…
حتی اگه مستقیماً آسیب ندیدیم، ذهن و بدن‌مون خسته‌ست.

اگر هنوز هم با صدای بلند می‌پری، نمی‌تونی خوب بخوابی یا بی‌دلیل گریه‌ت می‌گیره…
بدون که اینا «واکنش طبیعی به یه وضعیت غیرطبیعیه».

🧠 روان ما مثل بدن‌مونه؛
وقتی زخم می‌خوره، باید بهش زمان و توجه بدیم تا ترمیم شه.

🌿 پس لطفاً:
• با خودت مهربون‌تر باش.
• اخبار رو محدود کن.
• به بدنت استراحت بده.
• حرف بزن، بنویس، یا حتی فقط بشین و نفس بکش.

و اگر دیدی که این حالاها نمی‌گذره، کمک گرفتن از یه متخصص می‌تونه نجات‌بخش باشه.

تو تنها نیستی.
تو قوی بودی، و حالا وقتِ ترمیمه.

دیدگاهتان را بنویسید