شاید برای شما هم پیش آمده باشد که مدتی رژیم گرفتهاید، کمی وزن کم کردهاید اما بعد از مدتی همه چیز به حالت قبل برگشته است.
انگار بدن نقطهای دارد که دوست ندارد از آن پایینتر برود! این همان نقطه تثبیت وزنی (Weight Set-Point) است؛ جایی که بدن با تمام توان جلوی کاهش وزن بیشتر را میگیرد.
اما خبر خوب این است که تحقیقات جدید نشان میدهند نقطه تثبیت وزنی یک عدد ثابت و تغییرناپذیر نیست؛ بلکه یک «تعادل پویا» است که میتواند با تغییر رفتار، تغذیه، روان و حتی محیط زندگی شما جابهجا شود.
در این مقاله از سایت سعیده سعیدی کارشناس ارشد روانشناسی و موسس کالج لاغری بدون رژیم، میخواهیم بررسی کنیم:
- نقطه تثبیت وزنی چیست؟
- چرا مانع کاهش وزن میشود؟
- و مهمتر از همه، چطور میتوان این نقطه مقاوم را تغییر داد و وزن پایدار به دست آورد؟
اگر بارها رژیم گرفتهاید و نتیجه نگرفتید، این مطلب مخصوص شماست.
نقطه تثبیت وزنی چیست؟
بدن انسان سیستمی هوشمند و پیچیده است که برای بقا، همیشه در تلاش است تعادل خود را حفظ کند. یکی از مکانیزمهای این تعادل، چیزی است که دانشمندان به آن نقطه تثبیت وزنی (Weight Set-Point) میگویند. به زبان ساده، نقطه تثبیت وزنی محدودهای است که بدن تمایل دارد وزن خود را در آن حفظ کند؛ حتی اگر شما رژیم بگیرید یا فعالیت ورزشی خود را زیاد کنید.
وقتی وزن شما از این محدوده پایینتر میآید، بدن با استفاده از چندین ابزار دفاعی تلاش میکند دوباره به آن نقطه بازگردد. این ابزارها شامل کاهش متابولیسم، افزایش احساس گرسنگی، ترشح هورمونهای اشتها مثل گرلین و حتی کاهش فعالیتهای غیرارادی روزانه است. به همین دلیل است که بسیاری از افراد تجربه میکنند با وجود رژیم و ورزش، بعد از مدتی دچار توقف در کاهش وزن یا بازگشت وزن قبلی میشوند.
این نظریه، که به آن Weight Set-Point Theory نیز گفته میشود، ریشه در عوامل ژنتیکی و فیزیولوژیک دارد. یعنی بدن شما بر اساس DNA، تاریخچه وزنی، و سازوکارهای بیولوژیک، یک محدوده وزنی «مورد علاقه» برای خودش تعریف میکند و از آن دفاع میکند. بنابراین، رژیمهای کوتاهمدت یا محدودیتهای سختگیرانه معمولاً فقط بدن را بیشتر تحریک میکنند تا به نقطه تثبیت خود بازگردد.
با این حال، تحقیقات جدید نشان دادهاند که این نقطه، برخلاف تصور قدیمی، یک عدد قفلشده و تغییرناپذیر نیست. بلکه میتواند در طول زمان و با تغییرات محیطی، رفتاری و روانی جابهجا شود. درست مثل یک ترموستات که با تنظیمات جدید، دمای متفاوتی را تثبیت میکند.
چگونه نقطه تثبیت وزنی مانع کاهش وزن میشود؟
وقتی شما رژیم غذایی میگیرید یا سطح فعالیت خود را بالا میبرید، بدن این تغییر را بهعنوان تهدیدی برای تعادل داخلی خود تفسیر میکند. درست مثل زمانی که دما پایین میآید و سیستم گرمایش خانه روشن میشود، بدن هم با مکانیزمهای خاصی تلاش میکند وزن را دوباره به نقطه تثبیت بازگرداند.
یکی از مهمترین ابزارهای بدن در این دفاع، کاهش سرعت متابولیسم است. یعنی بدن کالری کمتری میسوزاند، حتی در حالت استراحت. این اتفاق باعث میشود کاهش وزن به مرور کندتر شود. همزمان، هورمونهایی مثل گرلین (هورمون گرسنگی) افزایش پیدا میکنند و احساس میل به غذا را تشدید میکنند، در حالی که هورمونهایی مثل لپتین (هورمون سیری) کاهش مییابند. نتیجه این چرخه ساده است: شما هم انرژی کمتری مصرف میکنید و هم اشتهای بیشتری دارید.
علاوه بر این، بدن سطح فعالیت غیرارادی را نیز کاهش میدهد. فعالیتهایی مثل تکان دادن پا، حرکات ریز روزانه یا حتی سطح انگیزه برای تحرک کمتر میشود. این کاهشهای نامحسوس، در کنار گرسنگی بیشتر، باعث میشوند رژیمهای سخت اغلب ناپایدار باشند.
به همین دلیل است که بسیاری از افراد تجربه «پلاتو وزنی» دارند؛ یعنی بعد از چند کیلو کاهش وزن، ناگهان روند کاهش متوقف میشود یا حتی وزن به تدریج برمیگردد. این نه به خاطر ضعف اراده، بلکه به دلیل هوشمندی بدن در حفظ نقطه تعادل وزنی است.
درک این موضوع اهمیت زیادی دارد، چون نشان میدهد اگر فقط روی «کالری کمتر و ورزش بیشتر» تمرکز کنیم، دیر یا زود بدن واکنش نشان میدهد و ما را به وزن قبلی بازمیگرداند. بنابراین، کاهش وزن پایدار نیازمند رویکردی چندبعدی است که علاوه بر تغذیه، عوامل روانی و محیطی را هم در نظر بگیرد.
مدل نقطه تعادل (Settling Point)؛ نگاه انعطافپذیرتر به وزن بدن
در سالهای اخیر محققان متوجه شدند که نظریه نقطه تثبیت وزنی، هرچند توضیحدهنده بخشی از واقعیت است، اما نمیتواند تمام پدیدههای مرتبط با وزن بدن را توجیه کند. به همین دلیل، مدلی انعطافپذیرتر به نام مدل نقطه تعادل (Settling Point Model) مطرح شد.
بر اساس این مدل، وزن بدن یک عدد ثابت و غیرقابل تغییر نیست، بلکه نتیجهی تعامل ژنتیک، محیط و رفتار فردی است. به عبارت دیگر، بدن ما وزنی را پیدا میکند که در شرایط موجود – مثل نوع تغذیه، سطح فعالیت، میزان استرس و حتی کیفیت خواب – برایش پایدار میماند. اگر این شرایط تغییر کند، نقطه تعادل نیز به سمت وزن جدیدی حرکت خواهد کرد.
برای مثال، فردی که در محیطی پر از غذاهای پرکالری و کمتحرکی زندگی میکند، بهطور طبیعی در وزنی بالاتر «settle» میشود. اما اگر همین فرد به تدریج سبک زندگی خود را تغییر دهد – فعالیت بدنی منظم اضافه کند، محرکهای غذایی ناسالم را از محیطش حذف کند و روی مدیریت استرس کار کند – بدن کمکم در یک نقطه تعادل پایینتر قرار میگیرد.
نکته مهم در این مدل این است که برخلاف نظریه سنتی نقطه تثبیت وزنی، بدن را یک سیستم «قفلشده» نمیداند. بلکه آن را سیستمی تطبیقپذیر میبیند که میتواند با تغییرات زیستی، روانی و اجتماعی، وزن متفاوتی را پایدار کند.
این دیدگاه، امید بیشتری به افراد میدهد؛ چرا که نشان میدهد کاهش وزن پایدار تنها با فشار آوردن به بدن ممکن نیست، بلکه باید محیط و رفتارهای روزمره نیز تغییر کنند تا بدن فرصت پیدا کند در نقطه تعادل جدیدی بنشیند.
بایوسایکوسوشال مدل؛ چرا فقط رژیم گرفتن کافی نیست؟
امروزه متخصصان کاهش وزن و روانشناسان سلامت به این نتیجه رسیدهاند که وزن بدن را نمیتوان فقط با محاسبهی کالری یا نسخههای تغذیهای توضیح داد. بر اساس مدل بایوسایکوسوشال (Biopsychosocial Model)، وزن ما حاصل ترکیب سه بُعد اصلی است: زیستی، روانی و اجتماعی–محیطی.
🔹 عوامل زیستی: ژنتیک، هورمونها (مثل لپتین، گرلین و انسولین)، متابولیسم، کیفیت خواب و وضعیت جسمانی. برای مثال، اختلال خواب میتواند ترشح هورمونهای گرسنگی را بالا ببرد و اشتها را بیشتر کند.
🔹 عوامل روانی: استرس، اضطراب، افسردگی و طرحوارههای ذهنی منفی نقش مهمی در پرخوری هیجانی دارند. بسیاری از افراد نه به دلیل گرسنگی فیزیکی، بلکه به دلیل نیاز عاطفی یا برای فرار از احساسات ناخوشایند به غذا پناه میبرند.
🔹 عوامل اجتماعی–محیطی: خانواده، دوستان، فرهنگ غذایی، محیط شغلی و دسترسی آسان به غذاهای پرکالری همگی تعیین میکنند که چه مقدار و چه نوع غذایی مصرف کنیم. مثلاً زندگی در شهری پر از فستفود احتمالاً وزن را بالاتر میبرد.
این مدل نشان میدهد که اگر تنها روی «رژیم غذایی» تمرکز کنیم و ابعاد دیگر را نادیده بگیریم، بدن دیر یا زود به نقطه وزنی قبلی برمیگردد. برای تغییر پایدار لازم است بهطور همزمان روی سه بخش کار کنیم: تنظیم عادات غذایی و فعالیت بدنی، مدیریت هیجانات و استرس، و اصلاح محیط و روابط اجتماعی.
در واقع، بایوسایکوسوشال مدل کلید درک این موضوع است که چرا برخی افراد علیرغم رژیمهای سخت، دوباره وزن اضافه میکنند و چرا تغییرات کوچک اما پایدار در سبک زندگی، تأثیری ماندگارتر دارد.
اگر همه راهکارهای گفته شده در مقاله را امتحان کردهاید اما نتیجه نگرفتهاید،
در دوره نیمه رایگان رفع استپ وزنی
میتوانید به نتیجه برسید.
راهکارهای علمی و عملی برای تغییر نقطه تثبیت وزنی
تغییر نقطه تثبیت وزنی یک فرایند زمانبر و چندبعدی است. بدن به راحتی حاضر نیست از محدودهی امن خود خارج شود، اما اگر تغییرات به شکل تدریجی، پایدار و در چند لایهی مختلف (زیستی، روانی و محیطی) انجام شوند، میتوان نقطه تعادل جدیدی برای وزن پیدا کرد.
۱. خواب کافی و منظم
کمخوابی باعث بههمریختگی هورمونهای اشتها میشود؛ گرلین افزایش مییابد و میل به غذاهای پرکالری بیشتر میشود، در حالیکه لپتین (هورمون سیری) کاهش پیدا میکند. خواب ۷ تا ۸ ساعت در شب یکی از کلیدهای اصلی تغییر نقطه وزنی است.
۲. مدیریت استرس
استرس مزمن سطح کورتیزول را بالا میبرد و این هورمون بدن را به سمت ذخیره چربی بیشتر هدایت میکند. مدیتیشن، یوگا، تنفس عمیق یا حتی پیادهروی روزانه میتوانند سیستم عصبی را آرام کنند و بدن را از حالت دفاعی خارج سازند.
۳. خوردن آگاهانه و آهسته
وقتی بدون حواسپرتی و بهآرامی غذا میخورید، سیگنالهای سیری فرصت دارند به مغز برسند. این کار جلوی پرخوری و خوردن هیجانی را میگیرد و به بدن اجازه میدهد با مقادیر کمتر غذا هم احساس رضایت کند.
۴. افزایش پروتئین و فیبر
غذاهای پروتئینی و فیبردار دیرتر هضم میشوند، احساس سیری بیشتری میدهند و از نوسانات شدید قند خون جلوگیری میکنند. این موضوع کمک میکند تا گرسنگی کاذب کمتر شود و بدن به سمت وزن پایینتر حرکت کند.
۵. فعالیت بدنی منظم
لازم نیست ورزشهای سنگین و طاقتفرسا انجام دهید. حتی پیادهروی روزانه، حرکات کششی یا فعالیتهای سادهی بدنی میتواند متابولیسم را بالا نگه دارد و نقطه وزنی را بهتدریج تغییر دهد.
۶. اصلاح محیط غذایی
مغز ما به شدت به محرکهای محیطی واکنش نشان میدهد. وقتی همیشه خوراکیهای پرکالری جلوی چشم باشند، مقاومت دشوار میشود. پس محیط خود را طوری طراحی کنید که انتخابهای سالم در دسترستر باشند.
۷. کار روی باورهای ذهنی و هیجانات
بسیاری از افراد هنگام استرس یا ناراحتی به غذا پناه میبرند. استفاده از روشهای روانشناختی مانند CBT (شناختدرمانی رفتاری) یا Mindfulness به افراد کمک میکند الگوهای فکری و هیجانی خود را بازسازی کنند.
۸. حمایت اجتماعی
داشتن همراه، مربی یا حتی یک دوست که سبک زندگی سالم را تشویق کند، میتواند مسیر تغییر را پایدارتر سازد. تحقیقات نشان دادهاند که حمایت اجتماعی احتمال موفقیت در کاهش وزن را دو برابر میکند.
۹. پاداشهای غیرغذایی
برای پیشرفتهای کوچک خود جایزه در نظر بگیرید، اما نه با غذا! یک کتاب جدید، یک تفریح کوچک یا حتی زمانی برای استراحت میتواند انگیزه شما را بالا نگه دارد.
جمعبندی؛ وزن پایدار یعنی تغییر نقطه تعادل
بسیاری از ما تجربه کردهایم که رژیمهای سخت و کوتاهمدت شاید در ابتدا وزن را پایین بیاورند، اما خیلی زود همه چیز به حالت قبل برمیگردد. دلیل این اتفاق چیزی نیست جز نقطه تثبیت وزنی؛ همان محدودهای که بدن برای خودش تعریف کرده و با تمام قدرت از آن دفاع میکند.
اما خبر امیدوارکننده این است که نقطه تثبیت وزنی یک عدد ثابت و غیرقابل تغییر نیست. تحقیقات جدید نشان میدهند وزن بدن میتواند در تعامل با عوامل زیستی، روانی و محیطی، نقطه تعادل جدیدی پیدا کند. به بیان ساده، اگر سبک زندگی و شرایط ذهنی–اجتماعی تغییر کند، بدن هم میتواند وزن پایینتری را بهعنوان «تعادل تازه» بپذیرد.
راه رسیدن به این تعادل جدید، نه از مسیر محرومیت شدید و رژیمهای موقتی، بلکه از طریق تغییرات تدریجی و چندبعدی است: خواب کافی، مدیریت استرس، تغذیه آگاهانه، فعالیت بدنی منظم، اصلاح محیط غذایی و کار روی ذهن و هیجانات. این رویکرد باعث میشود بدن دیگر احساس تهدید نکند و بهجای بازگشت به وزن قبلی، نقطه تعادل تازهای را تثبیت کند.
پس اگر بارها رژیم گرفتهاید و نتیجه نگرفتهاید، بدانید مشکل از اراده شما نیست، بلکه از طبیعت دفاعی بدن است. با صبر، مداومت و توجه به همه ابعاد زندگی، میتوان این نقطه را جابهجا کرد و به کاهش وزن پایدار و سالم رسید.
مراجع
- NCBI Bookshelf – Weight Set-Point Theory
- Heymsfield SB, et al. “Mechanisms, Pathophysiology, and Management of Obesity.” NCBI PMC. 2017.
- Ludwig DS, Friedman MI. “Increasing the Healthiness of Set Points: Integrating Biology, Behavior, and Environment.” The Lancet. 2014;384(9952):185–193.
- Rosenbaum M, Leibel RL. “Adaptive Thermogenesis in Humans.” International Journal of Obesity. 2010;34(S1):S47–S55.
- Faith MS, et al. “Evaluating the Evidence for a Set Point in Human Body Weight.” American Journal of Clinical Nutrition. 2012;95(4):971–985.